اینجا ما گاهی "روزی خودمون" را از توی جنگلها پیدا میکنیم، درست مثلِ "آدمیانِ نخستین" در چند هزار سال پیش
امروز سحرخیز بودم و کامروا. برای گردشِ صبحگاهی به جنگلِ نزدیکِ خونهام رفتم و بعد از مدتی پیشروی، از جاده ی باریکی که در اثر پا خوردنِ زیاد بوجود آمده منحرف شدم و به قسمتهای بکر جنگل که همیشه پر از نعمت هست، پا گذاشتم. لا بلای بوتههایی که این فصل سال رنگشان به زرد متمایل شده با چشمانی از حدقه در اومده بوتههای این نوع قارچ کمیاب و گرون را دیدم که اینهمه ش فقط در مساحتی معادل با چهار متر مربع روییده بود. بکمک چاقو یی که همیشه در گردشهای جنگلی همراه دارم تا اگر بنابر احتمال، خرسی مرسی بهم حمله کرد باهاش از خودم دفاع کنم، قارچها را از ریشه جدا کردم و داخل کیسهای که با خود داشتم جایشان دادم و به سوی خانه سرازیر شدم.
این نوع قارچ که قابل کشت و پرورش نیست و فقط در محیط و آب و هوای جنگلهای شمال اروپا بطور وحشی رشد میکنه، اسمش به انگلیسی Chanterelle هست و بین آشپزهای خوب دنیا طرفداران زیادی داره چون بسیار لذیذه و مزه ش با مزه ی قارچهای معمولی، تفاوت آشکار داره.
باری، بعد از چیده شدن باید بخوبی با یک برس آشپزخانه تمیز بشه و تمام دانههای ریز شن که در لابلای آن نفوذ کرده، جدا بشه.
سپس با آب شسته میشه و در یک آبکش خشک میشه و در نهایت با کره سرخ میشه و برای مصرف، مستقیم روی یک تکه نون قرار میگیره.
برای اینکه صبحانهام حال و هوای جنگل را داشته باشه، با همون ماهیتابه برای خودم سرو کردم. بارک الله به خودم
من اگه قارچ ببینم همچین جایی می ترسم بخورمش و فرض رو بر سمی بودنش میزارم! چقدر خوشبینم من :) البته علت اصلیش اینه که نمیشناسم انواع قارچ رو
پاسخحذفکارِ خوبی میکنید. من هم فقط سه نوع قارچ را با اطمینان کامل میشناسم، از بقیه هم صرفنظر میکنم
حذفسلام آقای کفایی عزیز،
پاسخحذفمن عاشق قارچ و طبیعت هستم، و در سوئد هم هستم، ولی متاسفانه نمیدونم کدام خوراکی هست یا سمی، حسرت به دل موندم، تو جنگلها میرم پیاده روی کلی قارچ میبینم ولی نمیدونم کدوم خوراکیه کدوم سمی،
امیدوارم روزی بتونم،
سلام خانم فرانک، خوب هستین؟ مثل من چند بار با یکی از همسایههاتون که به اینکار علاقه داره، به جنگل بروید و به توضیحاتی که در مورد شکل و ظاهرِ قارچها میده توجه کنید. بعد از آنهم خودتون به تنهایی به جنگل بروید و قارچ بچینید، اما در راه برگشت حتما به در خانه ی این همسایه تون بروید و قارچها را بهش نشان بدین و از خوراکی بودنشان اطمینان پیدا کنید. چند بار که اینکار را انجام بدین، در اینمورد اعتماد بنفس پیدا میکنید. در هر محلهای هم یکی دو نفر از اینجور همسایهها وجود دارند که با کمال میل کمکتون میکنند. کتابها و دورههای کوتاه مدت هم برای آموزش وجود دارند. میتونید مثل من فقط دو سه نوع قارچی را که خیلی به مزه ش علاقه دارید، انتخاب کنید و در مورد آنها تبحر پیدا کنید و از بقیه ی انواع قارچها ، صرفنظر کنید. تا اون موقع امیدوارم هر بار که به جنگل میروید حداقل از میوههای ریز جنگلی مثل Blåbär, Lingon و Hallon که شناختشان آسان است، استفاده کنید که البته برای امسال کمی دیر شده
حذفخیلی ممنون از پیشنهادهای خوبتان، بله حتما همین کار رو میکنم، بله تمشک هارو خوب میشناسم، البته خیلی هم به اشتباه میخورم، ولی باید قارچ رو پیدا کنم، الان فصل سیب هست حسابی، ولی یه سوالی چرا این سوئدیها از محصولاتشون استفاده نمیکنن، جدّأ این برام سواله ،
حذفسلام مجدد. همانطور که میدونید "نیروی کار" در سوئد خیلی گرون هست و بهعنوان مثال، چیدنِ میوههای جنگلی خیلی گرون تموم میشه. اگر هم این میوهها چیده بشه چون جمعیتِ زیادی وجود نداره، بفروش نمیرسه. صادر هم نمیشه کرد چون اینجور میوهها عمر کوتاهی دارند. حتما در باغچه ی خانهها هم دیده اید که میوههای درختان روی خاک میریزه و همانطور باقی میمونه، فقط گاهی با سیبهای درخت خانه شان، پوره ی سیب Äpplemos درست میکنند و بقیه ی میوهها هم از بین میره.
حذفچه صبحانه جنگلی شیکییییی.
پاسخحذفسلام، ممنون از جمله ی کوتاهتون، از بودنتون خوشحالم
حذفسلام اقای کفایی
پاسخحذفمی تونم بپرسم چرا از bear spray استفاده نمی کنید؟؟
سلام خانم. یک کپسولش رو دو سال پیش "روز پدر" کادو گرفتم اما در این گردشهای کوتاه مدت که در اطراف شهرمون داشته ام، هیچوقت با خودم همراه نکرده ام، چون در این ناحیه از سوئد که من زندگی میکنم خطر وجود خرس خیلی خیلی کم و ناچیزه. اون چاقو هم که ازش اسم بردم، یک چاقوی همه کاره هست که تقریبا همه کسانی که بدامن طبیعت میروند، با خود همراه دارند. ممنون از یادآوری و حیوان دوستیِ شما
حذف